من اصالتا از کشور میانمار هستم.
در یک خانواده مسلمان متولد شدم اما
مسیحیت را به عنوان ایمان خود برگزیده ام.
از سن ۲۲ سالگی تا کنون که ۲۸ ساله میباشم,
بیش از ۶ سال منتظر کمکی از طرف کمیسیارای عالی پناهندگان سازمان ملل بوده ام.
هم اکنون ما در یک مکان متروکه بدون آب و برق زندگی میکنیم. زیرا قادر به اجاره ی یک اتاق نیستیم.
زندگی اسفناکی در اینجا دارم.
بسیار سعی کرده ام تا کاری پیدا کنم اما هیچ کارفرمایی من را با وضیعت پناهندگی استخدام نمیکند.
من و همسرم با گدایی در خیابانها پول بدست می آوریم.
چاره ای جز این نداریم .
۴ ماه است که باردار میباشم.
همسر من نیز بسیار تلاش کرده است تا کاری پیدا کند اما او نیز با وضیعت پناهندگی قادر به کار کردن نمیباشد.
از طرف دیگر پلیس نیز همیشه از ما پول و باج میخواهد تا ما را دستگیر نکند.
من هیچ هوویتی ندارم، حتی در کشور خودم نیز دولت میانمار من را به عنوان تبعه میانمار قبول ندارد.
آنها به من شناسنامه نمیدهند.
ما هیچ گونه حقوق انسانی، امنیت و آینده ای اینجا نداریم
به عنوان مثال اگر شخصی به ما حمله کند و از ما سرقت کند و ما بخواهیم از او به پلیس شکایت کنیم پلیس ما را بازداشت خواهد کرد نه شخص خاطی.
من فقط یک درخواست از کمیسیارای عالی پناهندگان سازمان ملل دارم که به من و خانواده ام کمک کنند تا یک تبعیت داشته باشیم.
برای هر کسی حیاتیست که ملیتی داشته باشد. تمام بدبختیهای زندگی من به دلیل نداشتن کشور است
No comments:
Post a Comment