Saturday, July 31, 2010

فرهنگ آزادی بیان

ما متولدین خاک ایران فرهنگ آزادی بیان نداریم . و اصلا حق هم نداریم که نداشته باشیم چرا که خیلی‌ ادعا داریم که ما همه چیز دار زاده شدیم . شما با تحقیق کوچکی در گوگل و فیسبوک به این نتیجه میرسید که نظرات سیاسی ما انبوه ناسزا گویی و هزل و توهین است . من با تعداد بسیاری از افراد در زندگی‌ کردم که سالیان متمادی در زندان یا شرایط بد بوده اند . هدیه سختی برای آنها رأفت عشق و محبّت بوده . مگر نه اینکه همه ایرانی‌‌ها در خیابان تنه میزنند ؟ اینجا که میزنند . اینجا به  به هیچ ایرانی‌ خانه نمیدهند .
اما فحش و فحش در حقیقت کلمه‌ای است که شما به وسیله آن چیزی را تخریب می‌کنید . سوال من این است که کسانی‌ که دم از تخریب و نابودی میزنند آیا اساسا چیزی برای جای گزین کردن دارن ؟ و اگر فارسی خوب بلد نیستند که چرا حرف میزنند و اگر چند کلاس سواد دارند چرا فحش میدهند . آقایان خوانده اند که دیو چون بیرون رود فرشته در آید ، خیر ، فرشته وقتی‌ بیاید دیو در میره .

پیشنهاد من به کسانی‌ که این مطلب را درک میکنند این است که ادبیات فحش را حداقل از اعتراض مان حذف کنیم . فرهنگ استرس زارع فرهنگ خوبی‌ نیست . تخریب سازنده نیست . کسانی‌ که در حکومت هستند اگر هم عرب پارست و هرچه هستند ایران زده هستند . این ناقص فرهنگ ماست .

Friday, July 30, 2010

قتل عام زندانیان در تابستان 67 توسط خمینی جلاد

 در تابستان 67 من در بند 6 زندان گوهردشت بودم. بعد ازقطع ملاقاتها و خاموشی تلویزیون بندها، 

هیئت مرگ شامل  اسماعيل شوشتری -علی مبشری -مصطفی پورمحمدی -حسينعلی نير ی ـ ابراھيم رئيسی- بوده است.  دونفر از کابینه دولت موسوی (محمد محمدی ری شهری ــ علی فلاحیان ) از دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات نیز در این تصمیم گیری نقش اساسی داشتند،

 آنها با حکم خمینی جلاد، شروع به حلق آویز کردن زندانیان مجاهد نموده و بعد از یک ماه، نیروهای چپ و غیر مذهبی را در سن آنفی تیاتر شاه ساخته زندان گوهردشت، به دار آویحتند

بند ما آخرین بندی بود که به هیئت مرگ فراخوانده شد. ما از در و دیوار خبر مرگ را دریافت می کردیم ولی برای اکثریت افراد بند ما ، که کشتار سال 60 و همه فجایع رژیم اسلامی را با نخست وزیری "آقای موسوی" در این سالها تجربه کرده بود، بازهم نمی توانست فاجعه ای به این عظمت را واقعیت بداند

تریلر بزرگ حمل جنازه ها، که در آن تابستان بعد از بار زدن اجساد شرافت مندترین انسانهای سر زمین مان با عیب فنی روبرو شد و قادر به حرکت نبود موجب شد برای جلو گیری از بوی تعفن، تمام منطقه را سم پاشی کنند و بسیاری از ما که در انتطار مرگ بودیم از لای نرده های زندان شاهد آن بودیم ولی باز هم فکر می کردیم که دارند برای جبهه جنگ، مانور شیمیائی انجام می دهند

آن تعداد از زندانیان چپ و غیر مذهبی که به دار آویخته نشدند، در بند هشت جمع آوری شدند و همچنان در انتظار مرگ

آنجا بود که فرهاد در کنارم نشسته بود، گفتم : می شنوی شاملو در کنار ماست و 


در نیست 

راه نیست

شب نیست

ماه نیست

نه روز و 


نه آفتاب

ما

بیرون زمان 


ایستاده ایم

با دشنه ی تلخی

در گرده های مان



هیچ کس

با هیچ کس

سخنی نمی گوید

که خاموشی 


به هزار زبان

در سخن است



در مرده گان، خویش

نظر می بندیم

با طرح خنده یی

و نوبت خود را انتظار می کشیم

بی هیچ

خنده یی




شاملو پانزده فروردین هزار سیصدپنجاه یک




توسط رفیق قاسم 

وعده ما 1400 سال بعد


هزار و چهار صد سال پیش در چنین روزی عده ای از ایرانیان عزیز در مقابل اعراب نجنگیدند . آیا با توجه به آن مطلب اکنون تاریخ تکرار میشود ؟ .یعنی‌ مردمان ما همین مردمان بوده اند ؟ یعنی‌ این نقطه نظر ما را دوباره در همان در باطل سابق نمیاندازد ؟ کدام حزب سیاسی ایرانی‌ جرأت دارد که به این شکل خودکشی‌ سیاسی بکند ؟ این گروه به تازگی اسم خود را از یک همه پرسی‌ به این نامه شنیع تغییر داده .
از شما خواهشمندم اگر به فیسبوک دسترسی‌ دارید این صفحه را گزارش کنید بصورت hate speech . من منکر این نیستم که در میان هموطنان ما حیوانات درنده نیستند و همین سازندگان این صفحه را برای شما مثل میگیرم . ولی‌ اعتقاد دارم کسانی‌ که از میان این درندگان گوهر انسانی خود را حفظ کردند که جملگی هم در مخالفان حکومت استبدادی هستند قویترین بردار‌های مثبت این جهان را تشکیل میدهند با اینکه اکثرا گمنامند





آیا۱۴۰۰ سال دیگه ایرانی‌‌ها باز هم منتظر این هستند که یک نفر بیاید و تمدنشون را از دست کسانی‌ که ۱۴۰۰ سال قبل فتحش کردن نجات بده. آی‌ که ما زحمت کشیم. آی‌ که ما فکر می‌کنیم . آی‌ که ما منسجم فکر نمی‌کنیم و می‌کنیم. سلمان فارسی میزرمید : کردید و نکردید . آی‌




متن در لینک زیر واقع شده



حتی اگر با حمله اتمی به اسراییل این کشور محو شود ایران هم در تلافی با بمب  اتمی متقابل محو خواهد شد پس بهتر است با نابودی تاسیسات بمب سازی احمدی نژاد جلوی وی گرفته شود سر مار در تهران است و باید این رژیم خطرناک آخرالزمانی را نابود کرد ,احمدی نژاد سعی دارد زمان بخرد تا با بمب اتمی خود روی اسراییل زمینه ظهور را فراهم کند , و با بمب گذاری در عراق سعی داد آمریکا را از عراق دوم بترساند غافل از اینکه وضع عراق ساخته و پرداخته جمهوی تروریست پرور و شرور اسلامیست , اسراییل باید به نجات ایرانیان بیاید و تاسیسات بمب سازی احمدی نژاد را بمباران کند و آمریکا بکمک بیاید تا این رژیم هیتلری و جهنمی برای همیشه از بین برود و ایران سکولار و دمکراتیک تشکیل شود .
احمدی نژاد واقعا در فکر نابودی اسراییل با بمب اتم است و حتی میداند که در تلافی ایران هم نابود میشود ولی معتقد است همه شهید شده و به بهشت رفته و امام زمان هم ظهور میکند , خطر بسیار جدی و افکار خطرناک او توجه و مقابله فوری و حتی آنی را میطلبد هر چند باورکردنی نیست ولی باور کنید .فاجعه ای در راه است حمله نظامی لازمست.سقوط رژیم معلوم نیست کی انجام بشه و خطر این هست که رژیم به بمب اتمی دست پیدا کنه و با کاربرد اون علیه اسراییل ایران رو بکلی نابود کنه و بقول خودش شربت شهادت رو به همه ایرانیها بخورونه چون آمریکا و اسرایل هم تلافی خواهند کرد پس بهتره تاسیسات بمباران و رژیم سقوط کنه که هم برای ایرانیها خوبه و هم برای دنیا .خطر برنامه موشکی و هسته ای ایران در اعتقاد و ایدولوژی آخر زمانیست.
فرق رژیم ایران با سایر دیکتاتوریهای کمونیستی و فاشیستی اینستکه کمونیستها و نازیها خواستار دنیای جدیدی با نظم نوین بودند ولی حکومت ایران خواستار شهادت و مرگ و دنیای بعد از مرگ نه تنها برای خود بلکه برای دیگران هم هست !!بمباران تاسیسات هسته ای و درگیری رژیم با قوای قدرتمند خارجی چنان سهمگین است که اساس رژیم و در نتیجه قدرت نظامی رژیم درسرکوب مردم را نابود میکند و مردم مراکز قدرت رژیم را بسادگی تصرف کرده و جمهوری اسلامی را ساقط میکنند پس حمله نظامی در راستای منافع و اهداف ملت ایران خواهد بوددر کمال احترام ضمن مخالفت با نظر مخالفین حمله به تاسیسات بمب سازی احمدی نژاد نظر من اینست که ایشان عمدا افکار آخرالزمانی احمدی نژاد را نادیده میگیرند آیا اگر جای مردم اسراییل بودند هم میتوانستند اینقدر خونسرد باشند و بگویند انشاله گربست ؟!
و هیچ حمله ای نکنند و به تحریمهای بی اثر دلخوش کنند که تا بحال هیچ اثری در توقف بمب سازی احمدی نژاد نداشته است ؟
اگر جهان آزاد به رژیم هایی همانند رژیم دینی ایران اجازه دستیابی به بمب اتم را بدهد، این به منزله خودکشی تمام جهان و فرو بردن تمام انسان ها به کام مرگ است.رژیم اسلامی تاکنون بحرانهای زیادی در منطقه وجهان افریده است: دخالت درعراق، افغانستان، لبنان و تازه گیها یمن، بمب گذاری در تمام جهان علیه مراکزمختلف. تمام این تشنج افرینیها بدون دراختیارداشتن بمب اتمی بوده است. جامعه جهانی با تشنجهای مهیبی روبرو خواهد شد، اگر اخوندها به بمب اتمی دست بیابند. نهادهای بین المللی مسئول باید راه حلی بیابند. درغیر اینصورت دنیا با بحرانهای دائمی دست به گریبان خواهد شد.بمباران تاسیسات بمب اتم سازی ایران بهترین و تنها راه است . و باعث ثبات میشود نه بی ثباتی , اتفاقا همراه با سر نگونی رژیم منطقه آرام خواهد شد و از شر سپاه پاسداران راحت خواهد شد .

فرخ نگهدار رفیق ناباب

This is an interview on Facebook comments


آقایان خوشحالن یه سری از این که قراره کشور‌های دیگه بریزن مملکتشون رو له کنن شاید عقده بچگیشون خالی‌ بشه . یه عده هم دارن سه نقطه و خلاصه . واقعا جالبه .


آقای رامبد خان متنی نوشته که برای من جالب بود و آقای رئیس فدأییان خلق اکثریت رو ترکونده .

افاضات آق رامبد در Facebook



یک مصاحبه مانندی درست کردیم با ایشون از این قرار :

ماشالا از کمبود بره رنج میبریم همه گرگن


در یک جنایت حقوقی، همیشه یک نفر مجرم و یک نفر قربانی است و کار رسیدگی دادگاه بر روی چنین پرونده ای بر اساس یک ضابطه انجام می شود. اما در جنایت های مذهبی و سیاسی، بجز قربانی و مجرم، یک گروه و دسته و اشخاصی هستند، که این جنایت را توجیه، و یا قربانی را برای سر بریدن موعظه می کنند....
جنایت این عده، سهمگین تر از خود دجال و دژخیم است..... برای اینکه یک گروه و یا جامعه و ملتی را می فریبند در حالی که اگر به جلاد شمشیر بدهند، یکی یکی باید گردن بزند....
هر کسی که در زیبا سازی اسلام، شستشو و تطهیر خرافه پرستی و دین و باور تازیان بکوشد، آن شخص ایرانی نیست و تازی وش و خیانتکار است





سوال اینه که اولا شما که این نامه را مینویسی با توجه به این که فقط برای دوستانت شناخته شده هستی‌ چرا اسمت رو مثل من واقعی‌ ننوشتی ؟ و یا اینکه منابع و ماخذ معتبری را که بر آنها استنآد میکنی‌ بیان نکردی ؟


عزیزجان: من اسمم رامبد پارسی است
در ضمن چه استنادی. اون بالا نوشته روزنامه کار شماره 0000 یا مجله فلان شماره... برو آرشیو فدایی را پیدا کن و... اگه نادرست بود.. بیا همینجا بنویس...
در ضمن دوست ندارم بحث دوطرفه بکنم... شما، مطلبی داری که نقد نوشته بلاست و یا مدرکی داری که خلاف اینه، لطفا برای آگاهی دیگر خوانندگان بنویس



مطمئنم که شما هم اعتقاد دارید که بحث دو طرف موجب پیشرفت میشود . بحث من این است که آیا اکثر رهبران سیاسی این شکل برخورد را ندارند ؟


هر که داره. خائنه... ما رهبری نمی بینم... یک رهبر صادق میهن پرست غیر وابسته و استوار و قائم به فلسفه و راهکارخودش.....
از چپ چپ تا راست راست؛ همه سر و ته یک کرباسن



چرا پیش وند ننگین اکثریت رو در این نامه به کار نبردید . آدم عامی فکر می‌کنه که سازمان فداییان و کل فداییان خود فرخ جان هستند


توجه شما را به این لینک جلب می‌کنم




اخراج فرخ نگهدار



فرخو , الله نگهدار , سنَ قوربان چخارت پیلیز و شو خوش